دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی دانشگاه علم وصنعت

دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی دانشگاه علم وصنعت

مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه علم و صنعت
دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی دانشگاه علم وصنعت

دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی دانشگاه علم وصنعت

مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه علم و صنعت

کلمه های اصیل فارسی

سلام به دوستان

از آنجایی که به نظر بنده به کار بردن کلمه های اصیل فارسی نوعی آینده نگری است برای شما دوستان محترم هم این موارد را به اشتراک گذاشتم. امیدوارم مفید باشد.

آئرومتر aerometre = هوا سنج

آباژورAbat - Jour  = پرتو افکن، سایبان، آفتابگردان

ابتکار  = نوآوری

آبسه abces  = دمل چرکی

آپارات Apparat  = دستگاه

آپوتئوز Apotheose = پرستش انسان



اپیدمی Epidemie = مرگامرگ

آتاشه Attache = کارمند سفارتخانه

اتصال  = پیوستگی، به هم پیوستن

آتلیه Atelier = کارگاه هنری

اتم Atome = پاریز

اتنوگرافی Ethnographie = نژادشناسی

آتو Atout = برگ برنده، بهانه

اتوبوسAutobus = همه بر

آتی = آینده

اتیکت Etiquette = برچسب

اثر = آفرینه، نشان

احتیاط = استوارکاری، دوراندیشی

احساس = سُهش، اندریافت، اندریافتن

احشاء = اندرونه

احمق = کم خرد، کودن

احیا = باز زیست، زنده ساختن

اختصار = کوته نوشت، کوته سخن، کوتاه کردن

اختلاط  = آمیزش، آمیختگی، آمیختن، درهم شدن

اختلاف = ناسازگاری، ناهمگونی

اختلال = نابسامانی، بهم خوردگی

آخرت = آن سرای، آن جهان

آخرین = بازپسین، واپسین

اخطاریه = یاد برگ

آدامسAdams  = سقز

آدرسAddress  = نشانی

ادغام = از خودسازی، درهم سازی،همپیوندی

آدمیرالAdmiral = دریا سالار

ادویه = بوی افزار

اراده  = خواست، آهنگ، خویشکاری

ارادی = بخواست

ارتباط = پیوستگی، بستگی

ارتداد  = گم راهی، ازدین برگشتن

ارتوپدی Orthopedie  = شکسته بندی

ارتو گرافیOrthography = درست نویسی

ارشد (فرزند)  = نخست زاده، بزرگ تر، برتر

آرشیوArchives = بایگانی

ارگانیزهorganise = سازمانیافته

ارگانیسمOrganisme = سازواره، اندامه

ارگانیکorganique = اندامی، انداموار، پیکری

آرمArme = نشانه ی ویژه

آرکتیکArctic = شمالگان

آژانAgent = کارگزار، پاسبان

آژانسAgence = کارگزاری، نمایندگی

آسAs  = تکخال

آسانسور Ascenseur= بالا بر، بالا رو

اسپایرالspiralا= پیچه، مارپیچ مانند، مارپیچی

استاتیکstatique= ایستادی، ایستاده

استادیومStadium= ورزشگاه؛ دوره

استانداردStandard= هنجار، نمونه ی پذیرفته شده

استحقاق = شایستگی، سزاواری

استحکام = استواری

استخدام= بکار گماشتن، بکارگیری

استخراج = بیرون آوردن

استراتژیکstrategic = راهبردی

استراحت = آسایش، آسودگی
استراق سمع= دزدیده گوش کردن

استرداد= بازپس خواستن، پس گرفتن

آستروئید= خرده سیاره

آسترونومی= ستاره شناسی

استقامت= ایستادگی، پایداری

استقبال= پذیره شدن، به پیشواز رفتن

استقرار= جا گرفتن، استوار شدن، آرام گرفتن

استقلال= خودبودگی، ناوابستگی

استکبار= خود بزرگ پنداری، خودنمایی، گردنکشی

استیلStyle= سبک

استیناف= از سر گرفتن، دوباره آغاز کردن، وارسی

اسرار آمیز= رازناک

اسراف= زیاده روی، فراخ روی، گشاد بازی

اسلوب = شیوه، روش

اسهال= شکم روش، بیرون روه

اسیر= در بند، گرفتار

اشاره= نُمار، نماردن

اشانتیون= نمونه ی کالا

اشتباه= نادرست، بیراه

اشتهار= ناموری، بلندآوازی

اشتیاق= آرزومندی

اشکال= دشواری، سختی، پیچیدگی

اصطکاک= سایش

اصل = ریشه، بیخ، بن، بنیاد

اصلا= از هیچ باره، هرگز، از بن، از بیخ

اصیل = ریشه دار

اضافه کردن = افزودن

اطاعت کردن= سرخم کردن، فرمان بردن

اعتراض= واخواهی، واخواست، خرده گیری

اعتراف= بروز دادن، خستو شدن

اعتقاد= باور، باور کردن

اعمال کردن =-بکار بستن
اعزام کردن= گسیل داشتن

اغراق= گزافگویی

افراط= زیاده روی، پی فراخی، تندروی، پر بود

افراط= پی فراخ، گزاف گرا، گزاف اندیش، تند رو، پربودمنش، زیاده رو

افشاگری= برون افکنی

افول= فرونشست

اقبال = بخت

اقلیت= کمینه

اقیانوس= پهناب

اکتوئل = به روز

اکثریت= بیشینه

اکسورسیسمExorcisme= جن زدایی، جن گیری

اکسیداسیونOxydation= اکسایش

اکولو.ژیEcology= بوم شناسی

اکولوژیکecologique= بوم شناختی

اکونومیسیمEconomisme= اقتصاد باوری

الاستیکelastic= کشایند، کشدار،کشسان
الکترومغناطیس= رخشاهنجشی
الکترونElectron= رخشیزه

آلوتروپیAllotropy = دگروارگی

آلیاژ Alliage= همبسته، همجوش

آماتورAmateur= هوسکار

امان= بی ترسی، زنهاری

امکان= شایش

املاء= درست نویسی

امنیت= آبیمی، آسودگی، زنهار، ایمنی

امین = استوان

ابتدا= نخست
احتیاج= نیاز
مؤنث= ماده
ماساژ= مشت و مال
مرتجع= واپس‏گرا»
به‏جای عمامه= دستار
لحاف= روانداز
والده= مادر
وحدت= هم‏بستگی
وطن= میهن
کثیرالانتشار= پرشماره‏گان
مشاور= رایزن

 ارتعاش = لرزش
 ارتفاع = بلندی
 ارسال کردن = فرستادن
 ارکستر = همنوازی
این نظر = از این روی
آن روز به بعد = پس از آن روز
 ازدواج = زناشوئی
قدیم = از دیر باز



- آپدیت

روزآمد، روزآمد کردن

2- آنتی ویروس

ضد ویروس

3- آواتار

چهرک

4- اِدیت

ویرایش

5- اِدیتور

ویراستار

6- اِسکنر

پویشگر

7- اِسلَش

کج خط

8- اینترانت

درون نت

9- این پوت

درون داد

10- پاورپوینت

پرده نگار، پرده نگاری

11- پایلوت

آزمونه، آزمونه ای

12- پَس وُرد

اسم رمز

13- پلاکارد

شعار نوشته

14- پوستر

پوستر، اعلان

15- تست

آزمودن،آزمون، آزمونه

16- تست دیتا

داده های آزمایشی

17- جکوزی

آب زن

18- چیلر

سردکن

19- حق التدریس

آموزانه

20- دکور

آرایه

21- دکوراتور

آرایه گر

22- سایبروار

رایا افزار

23 - سیستم

دستگاه، سامانه، منظومه، نظام

24- کاپ

جام

25- کاست

پوش نوار، نوار


1- آبونمان

اشتراک، حق اشتراک

2- آبونه

مشترک

3- آدرس

نشانی

4- آسیستان

دستیار

5- آرتیست

بازیگر، هنر پیشه

6- آرک

کمان

7- آکادمی

فرهنگستان

8- آکبند

نو، دست نخورده

9- آکواریوم

آبزی دان

10- آکلاد

ابرو

11- آنتی تز

برابر نهاد

12- آسانسور

آسان بَر، بالابر

13- اتوبان

آزاد راه، بزرگ راه

14- اتوبیوگرافی

زندگی نامه خود نوشت

15- اتوپیا

مدینه ی فاضله

16- اتیکت

بر چسب

17- اِسبک

آبشار

18- اسپری

افشانه

19- استالاگمیت

چکیده

20- استالاگتیت

چکنده

21- استادیوم

ورزش گاه

22- اسکورت

همپا، همپایی، همپایان

23- بَنِر

بَرنوشته

24- بیلبورد

آگهی نما

25- بِرَند

نما نام

نظرات 2 + ارسال نظر
سمیرا یوسفی دوشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:12 ق.ظ

خیلی جالب بود ممنون

اسماعیل عابدی دوشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:36 ق.ظ

لطفا واژه‌ای معادل کلمه Object که کلیه معانی این کلمه را پوشش دهد پیشنهاد کنید.

با تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد