دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی دانشگاه علم وصنعت

دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی دانشگاه علم وصنعت

مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه علم و صنعت
دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی دانشگاه علم وصنعت

دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی دانشگاه علم وصنعت

مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه علم و صنعت

مفروضات عام و کلیدی آینده پژوهی از دیدگاه وندل بل

در این بخش، نُه فرض کلیدی آینده‌پژوهان و نیز سه فرض عمومیِ مشترک میان آن‌ها و بسیاری از دانش‌پژوهان دیگر را برشمردیم. البته، بی‌تردید نمی‌توان تمامی مفروضات آینده‌پژوهان ـ یا دانش‌پژوهان دیگر ـ را برشمرد؛ زیرا مفروضات پرشماری وجود دارد که همگان، کمابیش آن‌ها را بدیهی فرض می‌کنند. به همین دلیل وندل بل نیز در برشمردن مفروضات، رویکردی گزینشی داشته‌ام‌ و تنها به مواردی اشاره شده است که به نظر می رسد برای اجرای درست تلاش‌های آینده‌پژوهی، مهم، حیاتی یا متمایز هستند ـ یا هر سه ویژگی را دارند.

البته می‌توان به مفروضات دیگری نیز اشاره کرد. برای مثال، درور (1975) نیز نُه فرض برای آینده‌پژوهان برشمرده است که تنها برخی از آن‌ها با مفروضات مطرح در این بخش، همپوشانی دارند. اما برخی از مفروضات درور، در ردیف مفروضات کمکی قرار می‌گیرند و ضرورتی برای بیان آشکار آن‌ها، احساس نمی‌شود. برای مثال، فرض او دربارة اینکه ذهن بشر، توانایی تشخیص پایداری را دارد و پیش‌بینی‌های خود را بر پایة چنین تشخیصی بنا می‌کند، از جملة همین مفروضات است چراکه در درستی آن، تردیدی وجود ندارد. اما ارزش فهرست درور به یادآوری این نکته است که در ذهن آینده‌پژوهان، علاوه بر مفروضات منتخب من، مفروضات دیگری نیز به چشم می‌خورد.

در آینده‌اندیشی، درک مفهوم و ابعاد زمان، نقشی کاملاً بنیادین بر عهده دارد. من نیز همچون جل (315 :1992) معتقدم که میان بررسی تفاوت‌های موجود در فرهنگ‌های گوناگون دربارة مفهوم زمان و حفظ باور وحدت و یکسانی زمان، در هر زمان و مکان، تضادی وجود ندارد. در تمامی جوامع بشری، می‌توان برخی انواع اندازه‌گیری زمان، یا به عبارت بهتر جدول‌بندی زمانی رویدادهای مرتبط با بشر، و نیز هماهنگی زمانی آن دسته از فعالیت‌های شخصی را که زیربنای همکاری اجتماعی هستند، جست‌وجو کرد. مردم در سراسر جهان، صرف‌نظر از زبان و فرهنگ و بدون توجه به رفتارهای دوره‌ای بسیاری از رویداد‌های طبیعی و اجتماعی، این حقیقت را پذیرفته‌اند که زمان، یک‌سویه و بازگشت‌ناپذیر به پیش می‌رود. نمی‌توان مرزهای زمان را درنوردید ـ تمامی کنش‌ها و رفتارهای بشر در چارچوب زمان قرار دارد ـ اما انسان‌ها، همواره این حقیقت را به یاد ندارند (یونگ و شوسلر 3 :1988). همه، مسافر زمان هستیم و بلیطی یک‌طرفه به آینده داریم.

ادامه مطلب ...

پیش بینی تکنولوژی

چکیده
درسال های اخیر، برنامه‌ریزی تکنولوژی به عنوان یکی از اجزای محوری برنامه‌ریزی کسب و کار شرکت ها درآمده است به‌گونه‌ای که برنامه‌ریزی تکنولوژی هم در سطح کلان (ملی) و هم در سطح شرکت و هم در سطح راهبردهای کسب و کار مورد نیاز است. در این میان پیش‌بینی تکنولوژی به عنوان نقطه شروع برنامه‌ریزی تکنولوژی از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در این مقاله ضمن تبیین چارچوبهای برنامه‌ریزی تکنولوژی و پیش‌بینی تکنولوژی و ارتباط آنها با یکدیگر، تعاریف و مفاهیم پیش‌بینی تکنولوژی وانتخاب روش های مناسب پیش‌بینی تکنولوژی مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت.

مقدمه
امروزه شرکت های بزرگ و موفق برای کسب ارزش افزوده بیشتر با استفاده از تکنولوژی های برتر، برنامه‌ریزی تکنولوژی را امری حیاتی می‌دانند.
در بیشتر کشورهای اروپایی (خصوصا سازمان توسعه و همکاری اقتصادی) پیش‌بینی تکنولوژی و برنامه‌ریزی تکنولوژی بطور رسمی از دهه 1960 آغاز شد. درحال حاضر پیش‌بینی تکنولوژی در بیشتر کشورهای اروپایی مورد استفاده قرار می‌‌گیرد.در برنامه‌ریزی تکنولوژی، اولین گام، پیش‌بینی تکنولوژی است. در رویکرد عمومی برنامه‌ریزی تکنولوژی، پیش‌بینی تکنولوژی به عنوان رابطی بین استراتژی سازمان و تحقیق و توسعه تلقی می‌شود که راههای متفاوتی را برای دستیابی به اهداف طولانی‌مدت تکنولوژی سازمان نشان می‌دهد. پیش‌بینی تکنولوژی می‌تواند دورنمایی از آینده را برای ما فراهم کند که راهنمای اقدامات امروز در شکل‌دهی به شرایط آینده باشد.پیش‌بینی تکنولوژی به مدیران کمک می‌کند که تشخیص دهند چگونه قابلیت تکنولوژیک در طول زمان رشد می‌کند و چگونه تکنولوژی رقیب ظاهر شده، رشد و انتشار می‌یابد و جایگزین تکنولوژی قدیمی می‌گردد.

در برنامه‌ریزی تکنولوژی حمایت مدیریت ارشد سازمان از برنامه‌ها اهمیت فراوان دارد و طرحهای طولانی‌مدت مدیریت ارشد باید فعالیتهای تحقیق و توسعه را در جهت حمایت از اهداف شرکت، هدایت و حمایت کند و همچنین تعیین نماید در چه حوزه‌های تکنولوژیک باید سرمایه‌گذاری شود و بدون درنظر گرفتن این نکته مسیر حرکت شرکت روشن نخواهد بود و باید از آنچه فرومن آن را «جهش‌در تاریکی» می‌نامد، اجتناب نمود.
چارچوب برنامه‌ریزی تکنولوژیبرای برنامه‌ریزی تکنولوژی مدل‌های مختلفی ارایه شده است که مهمترین آنها مدل پورتر و همکارانش است. پورتر و همکارانش(1991) براساس تحقیقات مادوکس، آنتونی و ویتلی، چارچوبی را برای برنامه‌ریزی تکنولوژی ارایه کرده‌اند. این چارچوب 7 مرحله‌ای از فرایند کلی برنامه‌ریزی استراتژیک تبعیت می‌کند و به شرح زیر است:

گام اول : تکنولوژی را پیش‌بینی کنید. این نقطه شروع برنامه‌ریزی تکنولوژی است. این کار، هم تکنولوژی‌های فعلی سازمان و هم تکنولوژی هایی که در طول دوره برنامه‌ریزی به بازار خواهند آمد را شامل می‌شود.

گام دوم: محیط را تحلیل و پیش‌بینی کنید. عوامل محیطی، شرایط بالقوه محیط، عدم قطعیت ها، تهدیدهای اصلی(بخصوص تهدیدات ناشی از رقابت) و فرصت ها را شناسایی کنید.

گام سوم: رفتار مصرف‌کننده و بازار را تحلیل و پیش‌بینی کنید. در تحلیل نیازها، نیازهای فعلی مشتریان اصلی شناسایی و تغییرات احتمالی این نیازها تعیین و اثرات و الزامات این نیازها بر محصولات و خدمات سازمان، شناسایی می‌شود. تحقیقات بازار و ارزیابی تاثیر تغییرات، مکمل یکدیگرند. اما ابزارهای تحلیلی(هرچند هم که پیچیده باشند)، به تنهایی کافی نیستند. در این مرحله، تماس مستقیم با مشتریان بالقوه ضروری است. کیفیت واقعی، برآوردن خواسته‌ها و نیازهای مشتریان است و بهترین راه برای انجام این کار، نزدیک شدن به مشتریان است.
گام چهارم: سازمان را تحلیل کنید. دارایی ها و مشکلات اصلی را مشخص کنید. فهرستی از منابع انسانی و غیرانسانی سازمان تهیه کرده و عملکردهای اخیر را با توجه به اهداف مشخص شده قبلی، ارزیابی کنید. علم به نقاط ضعف و قوت سازمان، بسیار حیاتی است. شاید بد نباشد که برای این کار از مشاوران خارج سازمان استفاده کنید تا از اشتباهاتی که در زمان ارزیابی سازمان توسط اعضای خود سازمان رخ می‌دهد، پرهیز شود.
گام پنجم: رسالت سازمان را تعیین کنید. اصول زیربنایی و حیاتی را مشخص کنید. اهداف کلی سازمان را تدوین، اهداف خاص دوره زمانی برنامه‌ریزی را مشخص و معیارهایی برای سنجش میزان دستیابی به آن اهداف تعیین کنید. این مرحله باعث تمرکز و پرهیز از پراکنده‌کاری سازمان شده و هرچقدر افراد بیشتری در این مرحله مشارکت کنند، بهتر است. وقتی تک تک اعضا رسالت سازمان را درک و نسبت به آن احساس تعلق کنند، شانس موفقیت سازمان بیشتر است.

گام ششم: اقدامات سازمان را طراحی کنید. گزینه‌های مختلفی مطرح کنید، آنها را تحلیل کرده و به بحث بگذارید. استراتژی مناسبی تدوین کنید که مورد توافق باشد و به چند اقدام کلیدی منجر شود. این زمان مناسب دیگری است تا ابزارهای ارزیابی اثرات را دوباره بکار گیرید.
گام هفتم: برنامه را به اجرا بگذارید. اهداف ریز و زمان‌بندی شده‌ای را تدوین کرده و در صورت لزوم، مراحل، زمان‌بندی و بودجه آنها را تعیین کنید. برای پیگیری کارها و عملکردهای زیر حد استاندارد، مکانیزم مناسبی طراحی کنید. در این مرحله، نظارت می‌تواند خیلی مفید باشد. بازارهای تکنولوژی بسیار پویا است و هر شرکت باید در مورد تغییرات و عکس‌العمل مشتریان، شناخت مناسبی داشته باشد.
همانگونه که مشاهده می‌شود، چارچوب مذکور مستلزم پیش‌بینی تکنولوژی است تا بدین ‌وسیله نیازها، فرصت‌ها و نقاط قوت و ضعف سازمان شناسایی شود و برای تحقق هدف های سازمان، برنامه عملیاتی تدوین و اجرا شود. همان گونه که در این مدل مشاهده می‌شود، برنامه‌ریزی تکنولوژی، مشارکت چندجانبه را می‌طلبد و به نظر می‌رسد علاوه بر مشارکت مدیران شرکت به مشارکت کارشناسان تولید، بازاریابی و تحقیق و توسعه نیز نیاز است.

ادامه مطلب ...